سفارش تبلیغ
صبا ویژن

انتظارات امام زمان(عج) از گروه های اجتماعی

امام زمان(عج) در دعای «اللهم ارزقنا توفیق الطاعه (1) برای قشرهای مختلف، دعاهایی فرموده که در واقع انتظارات و توقعات آن حضرت را نشان می دهد. این دعا را می توان به دو قسمت تقسیم کرد: در بخش نخست برای همگان و عموم مردم درخواست هایی از خداوند کرده و در قسمت دوم برای هر یک از قشرهای جامعه به طور جداگانه دعا شده است.
در قسمت دوم، آن حضرت در واقع توقع و نگرانی خود را از هر قشر نیز بیان فرموده است. مقصود در این مقاله که از فصلنامه کوثر شماره 47 انتخاب شده همین قسمت است که در اینجا به بخشی از آنها اشاره می کنیم. 

1- علما
«و تفضل علی علمائنا بالزهد و النصیحه » پروردگارا! به علمای ما، زهد و خیرخواهی برای جامعه عنایت فرما».
امام در این قسمت از ثروت اندوزی و ترک نصیحت دانشمندان،اعلام نگرانی می کند.
در روایات به این دو محور اشاراتی شده و این دو ویژگی را ملاک برای عالمان بیان کرده اند. از امام صادق(ع) نقل است: اگر دیدید عالم، علاقه مند به دنیاست، او را متهم سازید؛ زیرا هر عاشقی به گرد معشوق خود می چرخد. خداوند به داود(ع) وحی کرد: «بین من و خودت عالمی را که فریفته دنیا شده واسطه قرار مده که تو را از محبت من باز می دارد. اینان، راهزنان بندگان من هستند. کمترین عقوبت من برای آنها، این است که حلاوت و شیرینی عبادتم را از آنها می گیرم.»(2)
در مورد آشکار کردن علم و بیان احکام الهی و خیرخواهی برای جامعه نیز امامان بزرگوار چنین فرموده اند:
«اذا ظهرت البدع فعلی العالم أن یظهر علمه فان لم یفعل سلب نورالایمان:(3) هرگاه بدعت ها آشکار گردد، عالم باید علم خود را اظهار کند، وگرنه نور ایمان از او گرفته خواهد شد.»
این نکته را اضافه می کنیم که قرآن وقتی ویژگی علمای اهل کتاب را برمی شمرد، به همین دنیاطلبی و کتمان کردن حقایق به وسیله آنان اشاره می فرماید.
2- دانشجویان
«و علی المتعلمین بالجهد و الرغبه » پروردگارا! به دانشجویان و علم آموزان توفیق تلاش و تمایل به تحصیل علم عنایت فرما.»
دعا و توقع امام زمان(عج) از همه دانش پژوهان آن است که در طلب علم، رغبت و تمایل نشان دهند و از هر گونه تنبلی و کسالت دوری کنند. امام صادق(ع) آن گاه که جنود (لشکر) عقل و جهل را برمی شمرد، نشاط و شادابی را لشکر عقل و کسالت را لشکر جهل برمی شمرد(4) و به همین جهت در دعایی از کسالت و ناتوانی به خدا پناه می برد؛ «اللهم انی اعوذبک من الکسل و الهرم(5)
در کتاب های روایی هم باب مستقلی با عنوان «باب کراهه الکسل» ذکر شده و روایاتی در مذمت کسالت و تنبلی آورده اند.
امام کاظم(ع) می فرماید: پدرم خطاب به بعضی از فرزندانش چنین فرمود: «ایاک و الکسل و الضجر فانهما یمنعانک من حظک من الدنیا و الاخره (6) از بی حوصلگی و کسالت به دورباش که این دو، مانع بهره مندی از دنیا و آخرت خواهند بود.»
امام علی(ع)می فرماید: «آن گاه که اشیاء با یکدیگر جفت شدند، «کسالت» و «عجز» نیز با یکدیگر ازدواج کردند و فرزندی به نام «فقر» به دنیا آمد.(7)
در وصایای پیامبر(ص) به علی (ع) آمده است:
«یا علی! از دو خصلت بپرهیز: کسالت و بی حوصلگی! چرا که در این صورت، قدرت بر ادای حق نخواهی داشت و راحتی را از دست خواهی داد».(8)
امام صادق(ع) هم فرمود: «ایاک و الضجر و الکسل انهما مفتاح سوء. انه من کسل لم یود حقا و من ضجر لم یصبر علی حق.(9) از بی حوصلگی و کسالت به دور باش که این دو، کلید هر بدی است؛ چرا که کسالت مانع از اقدام به کارها و بی حوصلگی از بین برنده استقامت خواهد بود».
امیرالمومنان (ع) فرمود: «آفه النجح الکسل؛(01) آفت پیروزی و موفقیت، کسالت است». و نیز همان حضرت یکی از ویژگی های متقین را، حریص بودن بر علم می داند (و حرصا فی علم).(11)
3- جوانان
«و علی الشباب بالانابه و التوبه » پروردگارا! به جوانان ما توفیق بازگشت (به فرمانت) و توبه، عنایت فرما».
در روایات توجه خاصی به جوانان شده؛ چه اینکه جوان مورد عنایت خداوند است. امام صادق(ع) خطاب به برخی از یارانش فرمود: «اما علمت ان الله تعالی یکرم الشباب منکم؛(21) آیا نمی دانید که خداوند جوانان شما را گرامی می دارد؟!»
جوانی، زمان شکل گیری شخصیت است و بدین سبب امامان معصوم تاکید بر انس جوانان با قرآن دارند. امام صادق(ع) می فرماید: «جوان مومنی که قرآن می خواند، قرآن با گوشت و خون او آمیخته می شود و خداوند او را با ابرار قرار می دهد».(31) روشن است که چنین جوانی، در روز قیامت، در برابر مشکلات آن روز ایمن خواهد بود. از سوی دیگر، جوانی، زمان اوج قدرت است و از این احساس، در بعضی روایات تعبیر به مستی(41) و در بعضی دیگر تعبیر به جنون(51) شده است. بدین علت، باید جوان را در مسیر عبادت و بندگی خداوند قرار داد. یکی از اقدامات لازم در این جهت، مسئله ازدواج است. پیامبر(ص) خطاب به جوان ها چنین فرمود: «یا معشر الشباب من استطاع منکم الباه فلیتزوج فانه اغض للبصر و احصن للفرج؛(61) ای جوان ها! هر کس از شما که می تواند، ازدواج کند؛ چرا که ازدواج برای چشم ها پوشاننده تر و برای دامن، حفظ کننده تر است (و چشم را از نگاه به نامحرمان و دامن را از آلودگی باز می دارد)».
در این زمینه قرآن داستان پاکی و صدق حضرت یوسف(ع) را ذکر می کند که چگونه در اوج جوانی، خود را از گناه وارهاند.
درباره طبیعت پاک جوانان همین بس که امام صادق(ع) می فرماید: «علیک بالاحداث فانهم اسرع الی کل خیر؛(71) جوان ها را دریابید؛ چرا که سرعت آنان به طرف خوبی و خیر از دیگران بیشتر است».
4- بانوان
«و علی النساء بالحیاء و العفه » پروردگارا! به زن ها حیا و عفت عنایت فرما».
نقش بی بدیل بانوان آنگاه آشکار می گردد که تاریخ را ورق زنیم و نقش فاطمه زهرا(س) و حضرت زینب(س) را به دقت نگریسته، سپس پیروان هر یک از این بزرگواران همچون همسر زهیربن قین در کربلا و دیگران را مورد توجه قرار دهیم. اما آنچه بر قدر و منزلت زنان می افزاید، حیا و عفت آنان است. در روایتی امام صادق(ع) سرچشمه مکارم و بزرگواری ها را «حیا» معرفی می کند و می فرماید: «المکارم عشر... و رأسهن الحیاء».(81)
شاید به ندرت بتوان روایتی را پیدا کرد که در مقام شمارش ارزش های اخلاقی، نامی از حیا به میان نیاورده باشد، بلکه همیشه امامان(ع) و رهبران دینی بر حیا تأکید کرده اند؛ چرا که با پیدایش حیا، بسیاری از ارزش های اخلاقی زنده می گردند و در مقابل، بی شرمی و بی حیایی به ویژه در زن ها می تواند بسیاری از ناهنجاری ها را در پی داشته باشد.
در روایتی دیگر، امام صادق(ع) به نقل از رسول الله(ص) می فرماید: «خیر نسائکم العفیفه الغلمه ؛(91) بهترین زنان شما، زنان با عفت و شوهردوست هستند».
در حدیثی از امام باقر(ع) چنین می خوانیم: «خداوند با حیاست و اهل حیا را دوست می دارد»(02) و در مورد دیگر، آمده است: «الحیاء خیر کله؛ (12) حیا همه اش خوبی است».
آنگاه که بانوان جامه حیا و عفت را به درآوردند، تبدیل به دام های شیطان می گردند: «النساء حباله الشیطان».(22)
5- ثروتمندان
«و علی الأغنیاء بالتواضع و السعه » پروردگارا! به ثروتمندان تواضع و توفیق احسان به دیگران عنایت فرما».
پیامد ثروت، تکبر و بخل است و اغنیا باید متوجه باشند که به خاطر فقرا، از نعمت های خداوند بهره مند شده اند؛ چنان که امام موسی بن جعفر(ع) می فرماید: «خداوند می فرماید: من ثروتمندان را به خاطر احترامشان ثروتمند قرار ندادم و فقرا را به علت اهانت به آنها فقیر نگرداندم، بلکه این (فقر و ثروت) آزمایشی برای فقرا و ثروتمندان است و اگر فقرا نبودند، اغنیا مستحق بهشت نمی شدند». (32)
امام صادق (ع) نیز فرموده است: «ثروتمندان شیعیان ما، امین بر محتاجان هستند. پس رعایت حال آنان را بنمائید. خداوند، شما را حفظ کند». (42)
ثروتمند بی درد، مرده متحرک است و بی جهت نیست که در حدیث وارد شده: نشستن با اغنیا، دل را می میراند. (52)
اسلام برای ریشه کنی فقر، احکامی را هم برای اموال و ثروت ها وضع کرده است؛ از جمله زکات را واجب کرده که حداقل وظیفه مسلمانان است و اگر این منبع برای رفع نیاز آنان کفایت نکند، خداوند منابع دیگری را قرار داده؛ مانند دادن صدقه به فقرا. این، همان است که خداوند می فرماید (والذین فی اموالهم حق معلوم) (62) پس حق معلوم، غیر از زکات است که بر هر کسی بر حسب توانایی اش واجب و لازم است (72) امام رضا به نقل از امام صادق (ع) نقل می فرمایند: «ولو خرج الناس زکوه أموالهم ما احتاج أحد (82) اگر زکات را که حداقل واجب است، همه پرداخت کنند، فقیری باقی نخواهد ماند». نیز امام صادق (ع) می فرماید: «خداوند فقرا را شریک اموال اغنیا قرارداده پس ثروتمندان حق ندارند اموالشان را برای غیر شرکای خود صرف کنند (92)
6- فقرا
«و علی الفقراء بالصبر والقناعه » پروردگارا! به فقرا صبر و قناعت عطا فرما».
امام صادق (ع) فرمود: «خداوند به پیامبران خود ده ویژگی عنایت کرد. پس در خود بنگرید، اگر آن ویژگی ها در شما هست، خدا را حمد کنید و اگر در شما نیست، آن را از خداوند بخواهید و از جمله آن ده خصلت، صبر و قناعت است». (03)
نیز امام صادق (ع) می فرماید: «پیروزی را طلب کردم و آن را در صبر یافتم، و بی نیازی را خواستم و آن را در قناعت یافتم». (13)
انسان در مسیر زندگی، نیاز به مرکبی خستگی ناپذیر و سلاحی برنده دارد که از نگاه امام علی(ع) «صبر، مرکبی است همیشه کارآمد و قناعت، شمشیری است بران».(23)
در پاره ای از روایات هم آمده است که: قناعت گنج بی پایان است. لازمه صبر و قناعت دو چیز است: اول دست نیازیدن به مال حرام، و دوم چشم ندوختن به مال دیگران.
7- حاکمان
«و علی الأمراء بالعدل والشفقه » پروردگارا! به والیان، عدالت محوری و مهرورزی عنایت فرما.»
امیرمؤمنان(ع) فرمود: «خداوند شش گروه را به شش علت عذاب می کند و از جمله حاکمان را به سبب ظلم معذب می سازد.»(33)
در روایت دیگر چنین می خوانیم: «ان شر البقاع دور الأمراء الذین لایقضون بالحق؛(43) بدترین مکان ها، خانه های حاکمانی است که به حق قضاوت نمی کنند.»
اگر حاکمان، عادل باشند، اطاعت مردم از آنان سبب عزت آنها خواهد گردید وگرنه جز ذلت چیزی نصیب مردم نمی شود. امام سجاد(ع) فرمودند: «و طاعه ولاه العدل تمام العز؛(53) تمام عزت در اطاعت از والیان عادل است.»
این سخن امام صادق(ع) نیز جالب است که در توصیف عدل می فرماید: «عدالت از آبی که نصیب شخصی تشنه شود، گواراتر است. چقدر عدالت، بزرگ است؛ هر چند کم باشد!»(63) و در حدیث دیگر می فرماید: «عدل از عسل شیرین تر، از روغن نرم تر، و از مشک خوشبوتر است.»(73)
در زمینه ثمرات و آثار عدل- مخصوصا آن گاه که عدالت از جانب حکومت باشد- حضرت صادق(ع) می فرماید: «ان الناس یستغنون اذا عدل بینهم و تنزل السماء رزقها و تخرج الأرض برکتها باذن الله تعالی؛(83) مردم هنگامی که عدل در میانشان اجرا شود، بی نیاز می گردند، و آسمان روزی (باران) خود را نازل می کند و زمین برکات خود را خارج می سازد، به اذن خداوند متعال».
در پایان از خداوند می خواهیم تا خورشید عدالت از پس پرده برون آید و عدل حقیقی را در تمام ابعاد آن اجرا بفرماید. ما نیز باید ضمن آن که این دعا را در همه جا ترنم می کنیم، بکوشیم که به انتظارات حضرت مهدی(عج) پاسخ دهیم و به علاوه، پیام او را هم به همه قشرهای جامعه برسانیم.
پی نوشت ها
1- این دعا در چند کتاب معتبر وارد شده از جمله: البلد الامین، کفعمی، کشف الغمه ، ج1، ص 972؛ المصباح، کفعمی، ص 280،
2- الکافی ج1، ص 47، بحارالانوار، ج2، ص 801، علل الشرایع، شیخ صدوق، ج 2، ص 593،
3- وسائل الشیعه. ج 61، ص 172، بحارالانوار، ج 84، ص 225؛ علل الشرایع، ج1، ص .235
4- الکافی، ج1، ص 02.
5- همان، ج2، ص 585.
6- همان، ج 5، ص 58.
7- همان، ص 68.
8- وسائل الشیعه، ج 61، ص 32.
9- مستدرک الوسائل، میرزای نوری، ج 11، ص 771.
01- مستدرک الوسایل، ج31، ص 44؛ غررالحکم و دررالکلم ص 364
11- بحارالانوار، ج46، ص 5.31
12- الکافی، ج8، ص 33.
31- وسائل الشیعه، ج6، ص 771.
41- مستدرک الوسائل، ج11، ص 173.
51- من لایحضره الفقیه ، شیخ صدوق (م183)، ج4، ص773.
61- مستدرک الوسایل، ج41، ص .153
71- الکافی، ج8، ص39.
81- همان، ج2، ص 65.
91- همان، ج5، ص 423.
02- من لایحضره الفقیه، ج3، ص 605.
12- همان، ج4، ص .379
22- همان، ص 673.
42 و 23- الکافی، ج2، ص .265
25- همان، ص .641
26- ذاریات / 91.
27- الکافی، ج3، ص .498
28- همان، ص .507
29- همان، ص .556
30- الکافی، ج2، ص 65.
13- بحارالانوار، ج1، ص .158
32- همان، ج 86، ص 69.
33- الکافی، ج8، ص 361.
43- من لایحضره الفقیه، ج3، ص6.
35- الکافی، ج1، ص 02.
63- همان، ج2، ص .146
37- همان، ص 741.
83- همان، ج3، ص 865.

                                                                                                                                                                                             سید جعفر ربانی



[ سه شنبه 90/1/16 ] [ 1:6 عصر ] [ حمید گلزار ]

دیگر امکانات


بازدید امروز: 22
بازدید دیروز: 0
کل بازدیدها: 215478