نقش انتظار در شکل گیری جامعه مهدوی
جامعه
جامعه به عبارتی محلی برای رشد انسانی انسانها است. جامعه یک حوزه زیستی است ، بصورتی که در آن برای همه افراد موانع رشد مفقود و مقتضیات رشد موجود باشد. اگر جز این باشد، تجمع (شلوغی ، ازدحام) هست، لیکن جامعه انسانی تشکیل نیافته است.ممکن است این مسأله مطرح شود که به چنین تجمعی نیز جامعه اطلاق میشود، منتهی فاسد و فاقد رشد.این سخن بر حسب اصطلاح درست است -چنانکه فارابی نیز چندین «مدینه» (جامعه) تصور کرده است- لیکن جامعه به معنای راستین آن (و با توجه به فلسفه ای که باید در تجمعهای انسانی نهفته باشد) ، همان جمع زیستی ای است که بستر هر گونه رشد انسانی در آن فراهم باشد.و روشن است که در میان همه حرکتهای سازنده انسانی، در سرتاسر تاریخ بشری جامعه سازی ، مهمترین همه آنها بوده است.و اکنون نیز چنین است، و در آینده نیز چنین خواهد بود.نیز روشن است که مذهبها و مکتبها و فلسفههای اجتماعی ـ در صورتی که دارای محتوایی در خور باشند ـ هر کدام برای جامعهسازی، مبانی و اصولی خاص دارند، و حاکم شدن ارزشهایی ویژه را ملاک تحقق جامعه مورد نظر میشمارند.مهمترین و معتبرترین کتابی که برای ساختن جامع? انسانی ـ با نظر به همه ابعاد ـ وجود دارد و این هدف را بارها و بارها در خود تأکید کرده، قرآن کریم است.قرآن کریم، در بسیاری از آیات «ناس، مردم» را مورد خطاب خود قرار داده است؛ و این چگونگی، شالوده اصلی جامعه سازی است، نه گروه سازی.[1]
جامعه منتظر
جامعه منتظر جامعه ای است که بر مبنا قرآن و در خط اهداف قرآنی باشد، جامعه منتظر جامعه ای است که کلیه فعالیتها و جهتگیریهایش مطابق با قرآن و سنت باشد و همواره بکوشد تا روحیه انتظار را در میان جامعه تقویت نماید.
سیاست آن، حاکمیت آن، اقتصاد و معشیت مردم آن، سلامت بازارها و معاملات آن، عدم تبعیض و تفاوتهای ناروا در زندگی مردمان آن، قضاوت و تواضع و ادب قاضیان آن، زهد عالمان و سلامت زندگی واعظان آن، عدالت و تعهد و پارسایی امامان جمعه و جماعت آن، ادب و انسانیت مأموران نظامی و انتظامی آن، برخورد سالم مأموران اداری آن، حذف تکاثر و متکاثر از آن، محور اِتراف و اسراف از آن، ناپدید شدن آثار فقر و محرومیت از زندگی قشرهای گوناگون آن، از میان بردن رابطه بازی و رابطه سازی در آن، حفظ کرامت و ارزش انسان در آن، و خلاصه دیده شدن آثار «إنَّ اللهَ یأمرِ بالعدل» و «لِیَقُومَ النّاسُ بالقسط» در آن جامعه و در قضاوت و اقتصاد و شئون دیگر آن، همه و همه مطابق با قرآن، سنت و عدالت باشد و در چنین جامعه ای است که انتظار معنا پیدا میکند.
انتظار چیست؟
اگر بخواهیم مفهوم انتظار در مکتب تشیع را در چند جمله بیان کنیم میتوانیم بگوییم که انتظار در مکتب تشیع، حالت انسانی است که ضمن پیراستن وجود خویش از بدیها و آراستن آن به خوبیها، در ارتباطی مستمر با امام و حجت زمان خویش همه همت خود را صرف زمینه سازی ظهور مصلح جهانی نموده و در جهت تحقق وعده الهی نسبت به برپایی دولت کریمه اهل بیت(ع) با تمام وجود تلاش میکند.
منظور از انتظار خلاقانه چیست؟
انتظار خلاق، انتظار فعال است که با تفکر همراه است، نه انتظار منفعل که با ذهن بسته همگام است.
منتظرِِ خلاق به دنبال یافتن راههایی است که بتواند انتظار را دلنشین و پویا سازد، ولی منتظر غیر خلاق، منفعلانه به یک راه بیشتر فکر نمی کند، سوختن و ساختن.
بطور مثال، شخصی که منتظر مهمان عزیزی است، خودش را برای ورود مهمان آماده می کند و شرایط مطلوبی را فراهم می نماید و تمام تلاش خود را به کار میبندد تا با گشاده رویی به استقبال مهمانش برود.
این نوع انتظار، انتظار سازنده است، زیرا منتظر می کوشد تا با آماده کردن خود و اطرافیانش شرایط لازم را برای ظهور چیزی که منتظر آن است فراهم نماید.
در مورد ظهور منجی عالم بشریت، حضرت مهدی(عج) نیز دقیقاً همین مسأله وجود دارد. در راستای انتظار است که حالتی دیگر، به انسان میدهد و جان او را ( آماده ) میسازد.بنابراین «انتظار آماده گر، یا به عبارتی انتظار مطلوب» میتواند خود سازنده شناخت و بصیرتی باشد که به واسطه آن منتظر ، حضور حضرت را با عمق جان احساس نماید.
از این روست که در فرد منتظر به فرض صادق بودن وی در دعوی خود ، آثار زیر نمایان میگردد.
خودسازی فردی
خودیاری اجتماعی (فرد با همکاری دیگر منتظران به اصلاح جامعه خویش میپردازد.)
حل نشدن در فساد محیط
در این جا به اختصار به توضیح دو مورد اول بسنده میکنیم.
خودسازی فردی
در این حالت شخص منتظر باید بکوشد تا روح و فکر خود را تصفیه کند و جان و جسم خود را از لوث آلودگیها پاک نماید.
زیرا میبایستی وجود او برای پذیرش حقایق آمادگی لازم را داشته باشد.
خودیاریهای اجتماعی
منتظران راستین در عین حال، وظیفه دارند که علاوه بر اصلاح خویش، در اصلاح دیگران نیز بکوشند؛ زیرا برنامه عظیم و سنگینی که انتظارش را میکشند یک برنامه فردی نیست؛ برنامه ای است که تمام عناصر تحول باید در آن شرکت نمایند، باید کار بصورت دسته جمعی و همگانی باشد.
کوششها و تلاشها باید هماهنگ شود و عمق و وسعت این هماهنگی باید به عظمت همان برنامه انقلاب جهانی باشد که انتظار آن را دارند.
همانطور که رهبر معظم انقلاب با نامگذاری سال1386هجری شمسی با عنوان اتحاد ملی وانسجام اسلامی، حیاتی دوباره به این موضوع بخشیدند، که سخن در این باره بسیار است و مجال اندک.
بنابراین منتظران واقعی علاوه بر این که به اصلاح خویش میکوشند، وظیفه خود میدانند که در جهت اصلاح دیگران نیزتمام تلاش خود را بکار گیرند.
ارتشی که در انتظار جهاد آزادیبخش به سر میبرد، حتماً به حالت آماده باش کامل در میآید، سلاحی که برای چنین میدان نبردی شایسته است به دست میآورد، سلاحهای موجود را اصلاح میکند؛ سنگرهای لازم را میسازد، آمادگی رزمی نفرات خود را بالا میبرد، روحیه شجاعت و شهادت طلبی را در افراد خود تقویت میکند، و شعله عشق و شوق برای چنان مبارزه ای را در دل فرد فرد سربازانش زنده نگه میدارد؛ ارتشی که دارای چنین آمادگی نیست هرگز در انتظار بسر نمی برد و اگر بگوید دروغ میگوید؛ انتظار یک مصلح جهانی به معنای آماده باش کامل فکری ، اخلاقی، مادی و معنوی، برای اصلاح همه جهان است.
فضیلت انتظار
در روایات و کتب اسلامی معتبر مقام و منزلت خاصی برای منتظران موعود برشمرده شده است و گاه انسان را به تعجب وا میدارد که چگونه ممکن است عملی که شاید در ظاهر ساده جلوه کند از چنین فضیلتی برخوردار باشد.
البته با تأمل بر فلسفه انتظار و وظایفی که برای منتظران واقعی آن حضرت برشمرده شده است سرّ این فضیلت روشن میگردد.
در این جا به ذکر حدیثی از امام سجاد(ع) بسنده میکنیم. سید الساجدین(ع) منتظران را برترین مردم همه روزگاران بر میشمارند:
...إنّ أهلَ زَمانِ غَیبَتِهِ القائِلونَ بِإِمامَتِهِ المُنتَظِرونَ لِظُهُورِهِ أفضَلِ مِن کُلِّ أهلِ َزمانٍ.[2]
آن گروه از مردم عصر غیبتِ امام دوازدهم که امامت او را پذیرفته و منتظر ظهور او هستند برترین مردم روزگاران هستند.
با مشاهده روایات متعدد در فضیلت انتظار و شخص منتظر در مییابیم که انتظار از فضیلت برجسته ای برخوردار است و این نکته ما را بر این وا میدارد که توجه و تأمل بیشتری بر این موضوع داشته باشیم و نقش انتظار را در ابعاد مختلف بررسی نماییم.[3]
انتظار حله اتصال شیعه با امام معصوم
«ولایت» و «امامت» رکن اساسی مکتب تشیع است و اعتقاد به ضرورت وجود حجت خدا و امام معصوم در هر عصر و زمان از مهمترین نقاط تمایز این مکتب از سایر مکتبهاست.از دیدگاه شیعه پذیرش ولایت معصومین(ع) و به طور کلی تسلیم در برابر امام عصر(عج)، سرآمد هم? فضیلتها و شرط اساسی قبولی هم? اعمال عبادی است.
با توجه به این نکات در مییابیم که «انتظار» در زمان غیبت و عدم حضور ظاهری امام در جامعه به نوعی اعلام پذیرش ولایت و امامت آخرین امام از سلسله امامان شیعه است و همین انتظار موجب میشود که ارتباط شیعیان با امامشان، اگر چه به صورت ارتباط قلبی و معنوی، حفظ شود و آنها در همه اعصار از فیض وجود امامشان برخوردار باشند.
پویایی معطوف به هدف
زندگی، زمانی با معنا است که جوهر حرکت در آن باشد و به تعبیر دیگر، انسانی که پویا و فعّال و پر تحرک است، معنایی برای بودن خویشتن مییابد؛ زیرا میتواند خود را از سطح رکود و روزمره گی، به مرحله پویایی برساند.
انتظار امام عصر(عج)، در منتظرانش ، شامل دو مؤلفه «پویایی» و «معطوف ِ به هدف بودن» است؛ زیرا منتظرِ به جامعه ای میاندیشد که تمامی وعدههای انبیاء و اولیای الهی در آن به وقوع خواهد پیوست و از این روی تلاش میکند تا به میزان توانایی و درک مسئولیت خویش، در ساختن چنین جامعه ای سهیم باشد.
از سوی دیگر، او میداند که برای چه تلاش میکند؛ انگیزه ای آشکار، منطقی، معقول و قابل دفاع دارد؛ بنابراین تمامی تلاشهای او، معطوف به هدفی والا به نام «انتظار ِ ظهور» میشود و این هدفی معنادار و ارزشمند است.
در یک جمع بندی، آثار تربیتی انتظاری پویا و معطوف به هدف ، عبارتند از:
الف) به جریان افتادن نیروهای نهفته و استعدادهای بالقوه افراد جامعه، در پرتو دوران سخت انتظارو در یک جامعه منتظر؛
ب) پالایش درون و به مرحله خلوص رسیدن به جهت طولانی شدن دوران غیبت؛
ج) معنا یافتن زندگی در پرتو پویایی معطوف به هدف، با نگاه تطبیقی به زندگیِ بدون هدف و فرجام آن تهی شدن از درون و روزمره گی است؛
د) فراتر رفتن از مرز انسان متعادل و رسیدن به مرحله انسانِ متعالی.
و) از سطح و مرحله رنجهای حقیر مادی، رها شدن و به وادی رنجهای عظیم معنوی و دغدغههای بزرگ انسانی ، گام نهادن؛ همچون رنج انتظاری راستین و طولانی را بر دوش کشیدن و چشم به دروازههای روشن ظهور داشتن.
استقرار وحدت و هم بستگی
چنانچه، انتظار را به عنوان یک آرمان بنگریم، در جنبههای فردی و اجتماعی نیز دارای آثاری خواهد بود.
شاخصههای جامعه منتظر
جامعه منتظر باید بکوشد تا از استضعاف رهایی یابد زیرا استضعاف یکی از عوامل (غیبت) منجی و مصلح جهانی میباشد.
برطرف کردن استضعاف اجتماعی ما را به سمت جامعه مطلوب سوق میدهد.
در این جا ضروری است در رابطه با مفهوم استضعاف به طور خلاصه توضیحاتی را بیان نماییم.
با تفکر در آیه 5 سوره قصص این سؤال مطرح می شود که عبارت اَلذّین استُضعِفُوا فِی الاَرضِ به چه کسانی اطلاق می شود؟
و این طائفه ضعیف چه کسانی هستند که خداوند به آنها این چنین وعده می دهد؟
«وَ نُریدُ اَن نَمُنَ عَلَی الذَّینَ استُضعِفُوا فِی الاَرضِ وَ نَجعَلَهُم اَئِمَّةً وَ نَجعَلَهُم الوارِثین وَ نُمَکِّنَ لَهُم فِی الاَرضِ وَ نُرِیَ فِرعَونَ وَ هامانَ وَ جُنُودَهُما مِنهُم ما کانُوا یَحذَروُنَ»؛[4]
و ما اراده کردیم که به طائف? ضعیف در آن سرزمین منت گزارده و آنها را پیشوایان خلق قرار دهیم و وارث مُلک و جاه فرعونیان گردانیم. و در زمین به آنها قدرت و تمکین بخشیم و به چشم فرعون و هامان و لشکریانشان آنچه را که از آن اندیشناک و ترسان بودند بنمائیم.
مراد از استضعاف چیست؟
استضعاف اقتصادی
در بحث استضعاف اقتصادی سؤالات زیر مطرح میشود:
آیا ضعف اقتصادی دلیل به قدرت رسیدن آنان است؟
آیا ضعف اقتصادی مردم می تواند دلیلی برای به ارث بردن حاکمیت جهان از طرف آنها باشد.
که اگر چنین باشد ، این سؤال مطرح می شود که در جهان کنونی مردمان کدام کشور و قاره و...از استضعاف اقتصادی بیشتری دارند؟
آیا آنها حکومت جهانی را به دست خواهند گرفت و آیا خداوند آنان را به عنوان پیشوایان خلق و وارث ملک و جاه فرعونیان قرار خواهد داد.
این مسأله قابل تأمل است که این حکومت یک حکومت جهانی است و مختص یک قاره ، کشور و یک محدوده نمی باشد.
استضعاف فکری
استضعاف فکری (کسانی که استضعاف فکری دارند حق را از باطل نمی توانند تشخیص دهند و نمی توانند حتی امام خود را بشناسند و...)
در این جا این سوال مطرح است که مردم و گروهی که دارای ضعف فکری هستند آیا می توانند وارث حکومت جهانی باشند.
آیا حکومت جهانی که به دست افرادی با ضعف فکری قرار گیرد همان حکومت مطلوب اسلامی خواهد بود که ائمه و انبیاء همواره امید به برپایی آن داشته اند و چه بسا که تلاشهای بسیاری را در طی قرون گذشته انجام داده اند.
استضعاف اجتماعی
نظریه سوم استضعاف اجتماعی است که این نوع استضعاف مورد قبول قرآن می باشد.
در تشریح استضعاف اجتماعی می توان به نکات زیر به طور خلاصه اشاره کرد:
استضعاف اجتماعی به معنای تضعیف شدن موقعیت اجتماعی می باشد.
استضعاف اجتماعی در برابر اقتدار اجتماعی است.
نقش استضعاف و اقتدار در بحث مهدویت
استضعاف عامل (غیبت) آخرین امام
اقتدار عامل ظهور و تشکیل دولت مهدوی
استضعاف عامل «ناکامی اجتماعی» انبیاء و امامان
استضعاف، عامل هجرت؛ اقتدار، عامل تشکیل حکومت
توجه به این نکته ضروری است که استضعاف و اقتدار با ضعف و قدرت شخصی تفاوت دارد. (شاید کسی قدرت شخصی زیادی داشته باشد ولی در جامعه اقتدار نداشته باشد.)
تحقق حاکمیت، نیازمند اقتدار اجتماعی است.
بطور مثال حضرت علی(ع) قدرت شخصی بسیاری داشت بطوریکه در مدح و ستایش قدرت امیرالمؤمنین(ع) همین بس که او فاتح خیبر است.
ولی با توجه به قدرت شخصی زیاد، آن حضرت بدلیل ضعف اجتماعی یا به عبارتی حمایت نشدن از طرف اجتماع موفق به تشکیل حکومت نشدند.[5]
جامعه منتظر باید به گونه ای باشد که کشش و جوششی در درون انسان منتظر ایجاد نماید.
لازمه کشش درونى نسبت به مباحث مهدویت، تلطیف دل است. دل باید نسبت به پذیرش پیام مستعد شود. فخر رازى در تفسیر تلطیف ساختن دل مىگوید: «منظور از تلطیف دل آن است که درون را مستعد توجه به آن قبله کنى». باید بدانیم که با ترس و وحشت، درون مستعد پذیرش نمىشود. شرط پذیرش پیام تربیتى آن است که درون را با جمال و زیبایى، لطیف ساخته و همه عواطف را متوجه آن مقصود کنیم. هنگامى که جاذبه در درون انسان به وجود آمد، دیگر خود به دنبال پیامها و ارزشهاى مهدوى مىرود.
جامعه منتظر باید ابتدا بتواند مبلغانی را تربیت کند که انسانی مطیع و منتظر و برخوردار از ویژگىها و شرایط یک انسان منتظر باشند.زیرا کسى که مىخواهد مردم را به برقرارى ارتباط معنوى و عاشقانه با امام زمان(عج) دعوت کند، نخست خود باید این ارتباط را برقرار کرده باشد. به بیان دیگر، باید خود، یک شخصیت مهدوى باشد تا بتواند شخصیت مهدوى بپروراند. در این صورت است که مىتواند یک شخصیت تأثیرگذار در مخاطبان خود باشد.چرا که پیچیدگى امر تربیت و رساندن پیامهاى دینى در شرایط کنونى (کم حوصلگى انسانها، افزایش روشهاى اطلاع رسانى و تنوع آنها، اشتغالات ذهنى انسانها به مسائل پیرامون خود و...) مىطلبد نیروهایى که عهده دار ارسال پیامهاى دینى هستند بیش از گذشته به روشهاى اطلاع رسانى مجهز و به فنون و اصول تعلیم و تربیت، آشنا باشند.
جامعه منتظر میکوشد تا با استفاده از حس عاطفى، نگرشى مثبت نسبت به امام عصر(عج) پدید آورد. وقتى نگرش ایجاد شد، در پى آن حتماً تغییر رفتار خواهد بود؛ بهویژه در نوجوانان و جوانانى که در مرحله شکوفایى احساسات و شکلگیرى شخصیت هستند.
اگر این احساسات به سوى مهدویت هدایت شود و احساسات و عواطف پاک و معصومانه آنان متوجه وجود مقدس امام زمان(عج) گردد، مطمئنا مهمترین گام تربیتى برداشته شده است.
توجه به این نکته ضروری است که اعتقاد به وجود منجی و مصلح، میتواند عاملی بازدارنده از بسیاری از مشکلات فردی و اجتماعی و... باشد.
اعتیادهای بشر در عصر غیبت امام عصر(عج)
حضرت امیرالمؤمنین ، علی(ع) عادت را طبیعت دوّم انسان نام نهاده و فرمودهاند: العاده طبع ثانٍ. (شرح غرر الحکم:1/185)
عادت، طبیعت دوم (انسان) است.
این کلام کوتاه ، نکتههای بلندی از حقایق را در بردارد.
بنابر این روایت ، همان گونه که انسان به سوی خواستههای فطری و طبیعی خویش به راه می افتد، به سوی خواستههایی که به آنها خو گرفته و عادت نموده نیز حرکت می کند.
انسان باید از این قدرت بزرگ ، در راه صحیح و هدف ارزنده استفاده کند، و از آلوده ساختن خویش به عادتهای ناپسند و اشتباه ، خودداری نماید.
متأسفانه جامعه جهانی، بر اثر نداشتنِ رهبری صحیح و نبود قدرت هدایت کننده ای که بتواند اجتماع را به سوی فضیلتهای اخلاقی و صفات برجسته انسانی بسیج نماید، به عادتهای اشتباه فردی و اجتماعی گرفتار شده است.
اعتیادهای اجتماعی قدرتی بسیار بیشتر از اعتیادهای فردی دارند و آسان تر می توانند انسان را به سوی چیزی که اجتماع به آن خو گرفته است، بکشانند.
یکی از عادتهای شوم اجتماعی که جامع? ما را نیز به خود گرفتار نموده و در بند اسارت خویش کشیده است، سوختن و ساختن و خو گرفتن به وضع موجود و نیندیشیدن دربار? آینده ای حیاتبخش و نجات دهنده می باشد.
رسول خدا(ص) و اهل بیت(ع) با بیان مسأله "انتظار" و تشویق انسانها به سوی آن، مردم را به اشتباه بودنِ سوختن و ساختن آگاه نموده و با بیان این مسأله ، آنان را به امید و حرکت به سوی آیند? پربار فراخوانده اند.
نکته قابل تأمل این است ، که با گذشت سالیان سال از غیبت حضرت ولی عصر(عج) مردم جهان نتوانستند در خود و اطرافیانشان آمادگی لازم را برای پذیرش حکومت الهی ایجاد نمایند.
به عبارتی هنوز اکثریت جامعه ما به یک نوع اعتیاد اجتماعی که غفلت از مسأله ظهور امام عصر(عج) و تشکیل حکومت جهانی (الهی) می باشد، گرفتار است؛
این در حالی است که اگر کسی بتواند عادتهای اشتباه را کنار زده و خود را به خصلتهای ارزنده انسانی زینت دهد به بهترین مقامات عالی دست می یابد.
حضرت امیرالمؤمنین، علی(ع) می فرمایند: بغلبه العادات الوصول الی اشرف المقامات.[6]
رسیدن به ارزنده ترین مقامات، با غلبه بر عادت به دست می آید.
جامع? منتظر باید با ایجاد حالت انتظار و دعا برای ظهور منجی جهان حضرت بقیه الله ارواحنا له الفداء عادت دیرینه غفلت از تیرگیهای عصر غیبت را کنار بگذارد و به وسیله دعا از دل و جان خواهان فرا رسیدن حکومت عدل امام عصر صلوات الله علیه از خداوند باشد.
جامعه منتظر، جامعه ای است که در جهت گسترش عدالت پذیری قدم بر دارد.
با توجه به اینکه اکثریت حضرت بقیه ا... الاعظم(عج) جوان هستند در نتیجه تأکید بر موضوع جوان و جوانی و تکلیف جوانان منتظر در عصر غیبت از اهمیت ویژه ای برخوردار است.
از ابعاد تکلیف جوانان منتظر در عصر غیبت به موارد زیز میتوان اشاره کرد:
1. بعد دیندارى جوانان
از مهمترین ابعاد تکلیف و مقاومت در عصر غیبت و انتظار، مقاومت در بُعد دیندارى است. یعنى هر کس بکوشد تا دین خود را در اعتقاد و عمل حفظ کند، مبانى اعتقادى و عقیدتى خویش را با تفکر و تامل و کسب آگاهیهاى سودمند و شناختهاى صحیح استوار سازد و به اعمال تکلیفى دین عمل نماید تا خویش را به عنوان فردى مؤمن و صدیق نگاه دارد و در جامعه به عنوان یک انسان متدین متعهد، حضور داشته باشد.[7]
در زمان حاضر که دشمنان اسلام تلاش مى کنند تابا سست کردن مبانى اعتقادى جوانان و ایجاد شبهه در ذهن جوانان، پایههاى اعتقادى و دینى آنها را متزلزل کنند حفظ دین و روحیه دیندارى از نخستین وظایف جوانان در عصر غیبت به شمار مى رود.
به عبارت دیگر، یکى از ابعاد عظیم تکلیف حساس و بزرگ جوانان در عصر غیبت و انتظار، حفظ دین و نگهبانى مرزهاى عقیدتى و حراست از باورهاى مقدس است.
در زمان غیبت امام مهدی(عج) ممکن است شبهههایى در ذهن بیاید یا عواملى به سست کردن پایههاى اعتقادى جوانان برخیزند که باید در برابر این شبهات مقاومت کرد.
در این راستا جوانان مى توانند با مطالعه کتابهاى دینى، شرکت در مجالس مذهبى و آشنایى بیشتر با مفاهیم اسلامى و پژوهش و شناسایى ارزشهاى اصیل اسلامى، دین خود را در برابر هجوم دشمنان دین حفظ نمایند. از سنگین ترین رسالت جوانان مومن در حفظ دین اینست که به اهل بیت(ع) و سیره آنها تمسک جویند و با مطالع? دقیق و بررسی منطقی و عاقلانه به حقیقت دست یابند، تا از لغزشهاى دینى و اعتقادى در امان باشند.
در احادیث و تعالیم ائمه(ع) تاکید شده است بر اینکه در عصر غیبت راه امامان را بپیمایند و از تعالیم و احکام آنهاپیروى کنند، به تولاى آنان چنگ زنند و از دشمنان و مخالفان آنان و قرار گرفتن در خط مخالفان آنها تبری جویند.
جوانان مومن و منتظر در عصر غیبت باسر مشق قرار دادن و الگو گرفتن از تعالیم انبیاء مى توانند بعد دیندارى و دین آموزى خویش را تقویت و اعتلاء بخشند و شناخت و بصیرت خود را در زمینههاى مختلف عقیدتى سیاسى اجتماعى و فرهنگى افزایش دهند و این خود گامى است در اصلاح و پیشبرد اهداف عالیه جامعه اسلامى و مبارزه با تهاجم فرهنگى تبلیغى بیگانگان.
2ـ بعد پارسایى
دوران جوانى مرحله اى است که انسان بیشتر در معرض لغزشها و انحرافات اخلاقى قرار دارد و در واقع احساس بر عقل چیره مى گردد و چه بسا انسان به همین خاطر از انجام عمل صالح غافل بماند. از حساس ترین دوران زندگى انسان، دوران جوانى است که مراقبت از خود در این مرحله از عمر بسیار مهم و حائز اهمیت فراوان است.
پیشه کردن تقوى الهى، تدین و پارسایى در این دوره از زندگى (دوران جوانى) از برجستگى خاصى برخوردار مى باشد و شاید کمى مشکل باشد ولى با تمرین و ممارست مى توان این بعد را تقویت نمود.[8]
داشتن این بعد از ابعاد تکلیف در عصر انتظار از سوى جوانان مهم و قابل توجه است.چرا که در جوانى پاک بودن شیوه پیغمبرى است.
جامعه منتظر جامعه ای است که میکوشد هر گونه مهدی ستیزی و تصویر نادرست از فرهنگ مهدویت را از اذهان مردم پاک کند و با ارائه تصویری درستی از مفهوم انتظار و فرج جامعه را به سمت کمال مطلوب رهنمون سازد.
همچنین جامع? منتظر، باید بکوشد تا ارائ? صحیحی از منجی عالم بشریت داشته باشد.
معیارها و شاخصهای مدیران و کارگزاران جامعه منتظر:
1. بینش عمیق نسبت به حق تعالی و اطاعت او
2. معرفت، محبت و اطاعت امام(ع)
3. فنا در امام و آرمانهای او
4. سجایای اخلاقی
سیره امام
یشیر بالتقی و یعمل بالهدی؛ [ امام صادق(ع): غیبت نعمانی، ج 52، ص 269.]
تقوا را پیشه خود میسازد (دعوت به تقوا میکند) و با بصیرت و هدایت، گام بر میدارد.
اگر سیرة امام چنین است، پس یاران او باید این چنین باشند.
سیره یاران
... وانتخبت لذلک الوقت عباداً امتحنتُ قلوبهم لِلایمان وحشوتُها بالورع و الاخلاص والیقین و التقوی والخشوع والصدق و الحلم و الصبر والوقار والتقی والزهد...؛ ( بحارالانوار، ج 52، ص 384) ، (سید بن طاووس به نقل از صحف ادریس) .]
... و برای این زمان (ظهور) بندگانی را برگزیدم که دلهاشان را به ایمان آزمودم و آنان را از ورع، اخلاص، یقین، پارسایی، خشوع، راستی، صبر، شکیبایی و وقار، پرهیز و زهد، سرشار کردم.
امام صادق(ع) میفرماید: من سرّه أن یکون من اصحاب القائم فلینتظر ولیعمل بالورع و محاسن الاخلاق و هو منتظر[9]
هر کس میخواهد از یاوران حضرت قائم باشد، باید انتظار کشد، و در همین حال، خود را به تقوا و سجایای اخلاقی بیاراید.
5. سادهزیست و مردمی
6.عدالتخواهی
7. جهادگری و شهادتطلبی
8. شجاعت
9. قاطعیت
10. ادای حقوق امام(ع)
11. عشق به مردم و مستضعفان
12. اهل تهجد و نماز شب
13. اعتقاد راسخ به فرهنگ مهدویت و زمینهسازی برای ظهور
14ـ برخاسته از متن مردم و مستضعفان
15. پیروی از ولی فقیه
16. عشق به قرآن و تفسیر
17. جوانگرایی
18. سختکوشی
19. فروتنی و خشوع در برابر مؤمنان و گردن فرازی در مقابل کافران
توصیه ای به دستگاههای تبلیغاتی کشور
از هنر در جهت بیداری اجتماعی، رواج فرهنگ ناب محمدی(ص) در داخل و خارج کشور بهره گیری لازم بعمل آورید و سرمایه گذاری فکری و اعتباری در این زمینه انجام دهید.
در پی راهکارهای مبارزه با رواج افکار ضد دینی و شیطان پرستی در سطح جامعه بر آئید.
با بسنده نکردن به بعد احساسی و عاطفی موضوع مهدویت و انتظار از طریق بهره گیری از منابع متقن و مستدل به شناساندن معارف مهدوی به گسترش فرهنگ مهدویت در سطح جامعه اقدام نمائید
از فضای معنوی که درمجالس و محافل و در ایام ا... فراهم میشود در جهت گسترش فرهنگ مهدوی بهره بگیری.
یکی از ویژگىهاى انسان منتظر، دیندارى است. پیرو واقعى و صدّیق حضرت ولى عصر (عجلّ اللّه تعالى فرجه) کسى است که رفتار و مکتب آن جناب را الگوى عملى خود قرار دهد. پس با مواظبت بیشتر از دین به اصلاح اعمال خود بپرداز، و از هر گونه سستى وانحراف... دورى کنید.
اگر کسی با پرهیز از گناهان و رعایت ترس از خدا ، بتواند ملکه ى عدالت را در وجود خود پرورش بدهد مىتواند در عصر ظهور که عصر استقرار عدل ناب است، خود را با شرایط تازه تمدن توحیدى مهدوى هماهنگ کند؛ پس انسانِ منتظرِ حکومتِ على وارِ مهدى... علاوه بر تدیُّن و تقوى، باید پارسا باشد، و تو نیز باید خود را آن گونه که پیشوایمان دوست دارد، بسازی تا به او و یاران او شباهت بیشتری پیدا کنید.
یکى از ابعاد مهم، در فلسفه عالى تشیع، تولى و تبرى است.پس با متابعت عاشقانه از حق و رهبر و مخالفت خصمانه با ناحق و رهبر ناحق در زمره رهروان راه سرخ تشیع پایدار علوی قرار بگیرید.
رضا و خشنودى یوسف زهرا(عج) در این است که «معروف» عملى شود، و «منکر» ترک گردد. تا نه تنها دیگران جرأت به گناه و ترک واجبات پیدا نکنند بلکه برکت و روزی هم زیاد شده و بلا از مؤمنان دور شود ، پس تو ای انسان منتظر، نباید در این مورد بى تفاوت باشید.
منتظر باید داراى اخلاق اسلامى باشد، و جامعه منتظر باید مظهر اخلاق اسلامى باشد... پس بیا و با رفتار انسانى خود مایه زینت و افتخارائمه طاهرین باش، نه مایه ننگ آنان.
منتظر همیشه باید آمادگى نظامى... داشته باشد، تا به هنگام طلوع طلایع حق، به صف پیکارگران رکاب حضرت مهدى(عج) بپیوندد، پس سعی بر این داشته باش که هر چه سریعتر با یادگیری فنون مربوطه آمادگی لازم را کسب نمایید.
منتظران ظهور دولت حق که در انتظار حکومت عدل جهانى به سر مىبرند، باید پیوسته، نمونه عدل و عدلطلبى باشند.پس به پا خیز، و ابرقدرتان و نیروهاى آنان را از میان بردارید.
تعلّم و یادگیرى به منزله مقدّمه نصرت و یارى آن حضرت است، پس با افزایش سطح علمی خودت مقدمه ظهور آقا را فراهم سازید.
منتظر، نمىتواند به نام «صبر»، از حالت حضور تکلیفى انتظار، به حالت ضد انتظار در آید. پس همچنان برای ظهور مولایت صبور باش چون عجله تو باعث می شود که برخى از مردم که به حکمت غیبت و انتظار و اسرار الهى توجه ندارند، دچار ناامیدى بشوند.
آگاهى و روشن بینى همراهان مهدى(عج) سبب مىشود که آنان اسیر تندباد ترفند، شایعه و تهدید نشوند، وبا بصیرت، صراط مستقیم را طی کنند پس شایسته است همواره باآگاهی و بصیرت در این مسیر قدم بردارید.
آن دسته که امام غایب ناظر بر کردارها را باور دارند، نباید منحرف و غرق در فساد و ستم باشند، چرا که این خلاف منطق «انتظار مصلح» است. پس بیایید و پیش از ظهور مهدى(عج) نیز به او اقتدا نمایید و به عدل و درستی پایبند باشید.
خداوند فرموده «اِنْ تَنْصُرُوا الله یَنْصُرْکُمْ» پس برای یاری حضرت ولی عصر(عج) در امر دین الهی با مال، جان، گفتار و عمل خودت وسیله هدایت دیگران را فراهم بسازید.
مردم مؤمن هرگز و در هیچ شرایطى امید خویش را از دست نمىدهند و تسلیم یأس و ناامیدى و بیهوده گرایى نمىشوند پس بر طبق اصل حرمت «یأس از روح الله» برای ظهور مولایتان همچنان امیدوار باشید.
و در یک کلام، بسیجی باشید.چرا که مکتب تشیع در عصر انتظار، پیروانى مىخواهد همیشه آماده، و همواره در سنگر.آماده از نظر قدرتهاى ایمانى و روحى، نیروهاى بدنى و سلاحى، مرینهاى عملى و نظامى، پرورشهاى اخلاقى و اجتماعى، و سازماندهىهاى سیاسى و مرامى.... و همواره در سنگر باشید، در سنگر مبارزه با تمایلات نفسانى، با سستیهاى تکلیفى و بدانید که این سنگر با مبارزه با ذلت پذیرى و استعمارزدگى، مبارزه با ستم و تبعیض و استثمار و انحراف حفظ خواهد شد تا انشاء الله آن را به مهدی موعود(عج) تحویل دهیم و همانطور که در روایات آمده «و أکثروا الدّعا بتعجیل الفرج فإنّ ذلک فرجکم». در همه اوقات شب و روز و در همه مجالس و در همه حالات و خصوصاً بعد از نمازها و مواقع استجابت دعا این مهم را در نظر داشته باش و بدان فایده دعا براى تعجیل فرج ، فرج کلّى و عمومى مؤمنین است.
کلام را با چند فراز از «دعاى عهد» به پایان مىبریم
بارخدایا! ما را از یاوران و کمک کنندگان و مدافعان وى قرار ده؛
آنانى که :
از پى انجام مقاصدش شتافته،
اوامرش را امتثال کرده،
به حمایت او برخواسته
و به سوى ارادهاش مشتاقانه سبقت مىگیرند.
و در حضور حضرتش به درجه رفیع شهادت مىرسند.
* پروردگارا! اگر میان من و او ، مرگ جدائى افکند، پس مرا از قبر برانگیز؛
در حالى که کفنم را ازار خود کرده و شمشیرم را از نیام برکشیده و لبیک گویان دعوتش را،
که اطاعتش بر تمام مردم شهر و دیار عالم لازم است ، اجابت کنم.
* اى خدا!
آن طلعت بلند بالا و چهره زیبا را به من بنما، و او را از پرده غیبت پدیدار کن،
پی نوشت ها
[1]. جامعه سازی قرآنی، محمدرضا حکیمی، انتشارات دلیل ما، ص32.
[2]. بحارالانوار، ج 52، ص122، ح4.
[3]. معرفت امام زمان و تکلیف منتظران، ابراهیم شفیعی سروستانی، ص121.
[4]. سوره قصص، آیه 5 ـ 6.
[5]. خلاصهای از سخنرانی استاد پسندیده در یکی از سلسه نشستهای فرهنگ مهدوی.
[6]. شرح غررالحکم:3/229.
[7]. حکیمى، محمد رضا. خورشید مغرب، دفتر نشر فرهنگ اسلامى 1364، ص 239-268.
[8]. مجله صبح، مهر 75، شماره 62، ص 9.
[9]. غیبت نعمانی، ص 200؛ بحارالانوار، ج 52، ص 140.
جامعه به عبارتی محلی برای رشد انسانی انسانها است. جامعه یک حوزه زیستی است ، بصورتی که در آن برای همه افراد موانع رشد مفقود و مقتضیات رشد موجود باشد. اگر جز این باشد، تجمع (شلوغی ، ازدحام) هست، لیکن جامعه انسانی تشکیل نیافته است.ممکن است این مسأله مطرح شود که به چنین تجمعی نیز جامعه اطلاق میشود، منتهی فاسد و فاقد رشد.این سخن بر حسب اصطلاح درست است -چنانکه فارابی نیز چندین «مدینه» (جامعه) تصور کرده است- لیکن جامعه به معنای راستین آن (و با توجه به فلسفه ای که باید در تجمعهای انسانی نهفته باشد) ، همان جمع زیستی ای است که بستر هر گونه رشد انسانی در آن فراهم باشد.و روشن است که در میان همه حرکتهای سازنده انسانی، در سرتاسر تاریخ بشری جامعه سازی ، مهمترین همه آنها بوده است.و اکنون نیز چنین است، و در آینده نیز چنین خواهد بود.نیز روشن است که مذهبها و مکتبها و فلسفههای اجتماعی ـ در صورتی که دارای محتوایی در خور باشند ـ هر کدام برای جامعهسازی، مبانی و اصولی خاص دارند، و حاکم شدن ارزشهایی ویژه را ملاک تحقق جامعه مورد نظر میشمارند.مهمترین و معتبرترین کتابی که برای ساختن جامع? انسانی ـ با نظر به همه ابعاد ـ وجود دارد و این هدف را بارها و بارها در خود تأکید کرده، قرآن کریم است.قرآن کریم، در بسیاری از آیات «ناس، مردم» را مورد خطاب خود قرار داده است؛ و این چگونگی، شالوده اصلی جامعه سازی است، نه گروه سازی.[1]
جامعه منتظر
جامعه منتظر جامعه ای است که بر مبنا قرآن و در خط اهداف قرآنی باشد، جامعه منتظر جامعه ای است که کلیه فعالیتها و جهتگیریهایش مطابق با قرآن و سنت باشد و همواره بکوشد تا روحیه انتظار را در میان جامعه تقویت نماید.
سیاست آن، حاکمیت آن، اقتصاد و معشیت مردم آن، سلامت بازارها و معاملات آن، عدم تبعیض و تفاوتهای ناروا در زندگی مردمان آن، قضاوت و تواضع و ادب قاضیان آن، زهد عالمان و سلامت زندگی واعظان آن، عدالت و تعهد و پارسایی امامان جمعه و جماعت آن، ادب و انسانیت مأموران نظامی و انتظامی آن، برخورد سالم مأموران اداری آن، حذف تکاثر و متکاثر از آن، محور اِتراف و اسراف از آن، ناپدید شدن آثار فقر و محرومیت از زندگی قشرهای گوناگون آن، از میان بردن رابطه بازی و رابطه سازی در آن، حفظ کرامت و ارزش انسان در آن، و خلاصه دیده شدن آثار «إنَّ اللهَ یأمرِ بالعدل» و «لِیَقُومَ النّاسُ بالقسط» در آن جامعه و در قضاوت و اقتصاد و شئون دیگر آن، همه و همه مطابق با قرآن، سنت و عدالت باشد و در چنین جامعه ای است که انتظار معنا پیدا میکند.
انتظار چیست؟
اگر بخواهیم مفهوم انتظار در مکتب تشیع را در چند جمله بیان کنیم میتوانیم بگوییم که انتظار در مکتب تشیع، حالت انسانی است که ضمن پیراستن وجود خویش از بدیها و آراستن آن به خوبیها، در ارتباطی مستمر با امام و حجت زمان خویش همه همت خود را صرف زمینه سازی ظهور مصلح جهانی نموده و در جهت تحقق وعده الهی نسبت به برپایی دولت کریمه اهل بیت(ع) با تمام وجود تلاش میکند.
منظور از انتظار خلاقانه چیست؟
انتظار خلاق، انتظار فعال است که با تفکر همراه است، نه انتظار منفعل که با ذهن بسته همگام است.
منتظرِِ خلاق به دنبال یافتن راههایی است که بتواند انتظار را دلنشین و پویا سازد، ولی منتظر غیر خلاق، منفعلانه به یک راه بیشتر فکر نمی کند، سوختن و ساختن.
بطور مثال، شخصی که منتظر مهمان عزیزی است، خودش را برای ورود مهمان آماده می کند و شرایط مطلوبی را فراهم می نماید و تمام تلاش خود را به کار میبندد تا با گشاده رویی به استقبال مهمانش برود.
این نوع انتظار، انتظار سازنده است، زیرا منتظر می کوشد تا با آماده کردن خود و اطرافیانش شرایط لازم را برای ظهور چیزی که منتظر آن است فراهم نماید.
در مورد ظهور منجی عالم بشریت، حضرت مهدی(عج) نیز دقیقاً همین مسأله وجود دارد. در راستای انتظار است که حالتی دیگر، به انسان میدهد و جان او را ( آماده ) میسازد.بنابراین «انتظار آماده گر، یا به عبارتی انتظار مطلوب» میتواند خود سازنده شناخت و بصیرتی باشد که به واسطه آن منتظر ، حضور حضرت را با عمق جان احساس نماید.
از این روست که در فرد منتظر به فرض صادق بودن وی در دعوی خود ، آثار زیر نمایان میگردد.
خودسازی فردی
خودیاری اجتماعی (فرد با همکاری دیگر منتظران به اصلاح جامعه خویش میپردازد.)
حل نشدن در فساد محیط
در این جا به اختصار به توضیح دو مورد اول بسنده میکنیم.
خودسازی فردی
در این حالت شخص منتظر باید بکوشد تا روح و فکر خود را تصفیه کند و جان و جسم خود را از لوث آلودگیها پاک نماید.
زیرا میبایستی وجود او برای پذیرش حقایق آمادگی لازم را داشته باشد.
خودیاریهای اجتماعی
منتظران راستین در عین حال، وظیفه دارند که علاوه بر اصلاح خویش، در اصلاح دیگران نیز بکوشند؛ زیرا برنامه عظیم و سنگینی که انتظارش را میکشند یک برنامه فردی نیست؛ برنامه ای است که تمام عناصر تحول باید در آن شرکت نمایند، باید کار بصورت دسته جمعی و همگانی باشد.
کوششها و تلاشها باید هماهنگ شود و عمق و وسعت این هماهنگی باید به عظمت همان برنامه انقلاب جهانی باشد که انتظار آن را دارند.
همانطور که رهبر معظم انقلاب با نامگذاری سال1386هجری شمسی با عنوان اتحاد ملی وانسجام اسلامی، حیاتی دوباره به این موضوع بخشیدند، که سخن در این باره بسیار است و مجال اندک.
بنابراین منتظران واقعی علاوه بر این که به اصلاح خویش میکوشند، وظیفه خود میدانند که در جهت اصلاح دیگران نیزتمام تلاش خود را بکار گیرند.
ارتشی که در انتظار جهاد آزادیبخش به سر میبرد، حتماً به حالت آماده باش کامل در میآید، سلاحی که برای چنین میدان نبردی شایسته است به دست میآورد، سلاحهای موجود را اصلاح میکند؛ سنگرهای لازم را میسازد، آمادگی رزمی نفرات خود را بالا میبرد، روحیه شجاعت و شهادت طلبی را در افراد خود تقویت میکند، و شعله عشق و شوق برای چنان مبارزه ای را در دل فرد فرد سربازانش زنده نگه میدارد؛ ارتشی که دارای چنین آمادگی نیست هرگز در انتظار بسر نمی برد و اگر بگوید دروغ میگوید؛ انتظار یک مصلح جهانی به معنای آماده باش کامل فکری ، اخلاقی، مادی و معنوی، برای اصلاح همه جهان است.
فضیلت انتظار
در روایات و کتب اسلامی معتبر مقام و منزلت خاصی برای منتظران موعود برشمرده شده است و گاه انسان را به تعجب وا میدارد که چگونه ممکن است عملی که شاید در ظاهر ساده جلوه کند از چنین فضیلتی برخوردار باشد.
البته با تأمل بر فلسفه انتظار و وظایفی که برای منتظران واقعی آن حضرت برشمرده شده است سرّ این فضیلت روشن میگردد.
در این جا به ذکر حدیثی از امام سجاد(ع) بسنده میکنیم. سید الساجدین(ع) منتظران را برترین مردم همه روزگاران بر میشمارند:
...إنّ أهلَ زَمانِ غَیبَتِهِ القائِلونَ بِإِمامَتِهِ المُنتَظِرونَ لِظُهُورِهِ أفضَلِ مِن کُلِّ أهلِ َزمانٍ.[2]
آن گروه از مردم عصر غیبتِ امام دوازدهم که امامت او را پذیرفته و منتظر ظهور او هستند برترین مردم روزگاران هستند.
با مشاهده روایات متعدد در فضیلت انتظار و شخص منتظر در مییابیم که انتظار از فضیلت برجسته ای برخوردار است و این نکته ما را بر این وا میدارد که توجه و تأمل بیشتری بر این موضوع داشته باشیم و نقش انتظار را در ابعاد مختلف بررسی نماییم.[3]
انتظار حله اتصال شیعه با امام معصوم
«ولایت» و «امامت» رکن اساسی مکتب تشیع است و اعتقاد به ضرورت وجود حجت خدا و امام معصوم در هر عصر و زمان از مهمترین نقاط تمایز این مکتب از سایر مکتبهاست.از دیدگاه شیعه پذیرش ولایت معصومین(ع) و به طور کلی تسلیم در برابر امام عصر(عج)، سرآمد هم? فضیلتها و شرط اساسی قبولی هم? اعمال عبادی است.
با توجه به این نکات در مییابیم که «انتظار» در زمان غیبت و عدم حضور ظاهری امام در جامعه به نوعی اعلام پذیرش ولایت و امامت آخرین امام از سلسله امامان شیعه است و همین انتظار موجب میشود که ارتباط شیعیان با امامشان، اگر چه به صورت ارتباط قلبی و معنوی، حفظ شود و آنها در همه اعصار از فیض وجود امامشان برخوردار باشند.
پویایی معطوف به هدف
زندگی، زمانی با معنا است که جوهر حرکت در آن باشد و به تعبیر دیگر، انسانی که پویا و فعّال و پر تحرک است، معنایی برای بودن خویشتن مییابد؛ زیرا میتواند خود را از سطح رکود و روزمره گی، به مرحله پویایی برساند.
انتظار امام عصر(عج)، در منتظرانش ، شامل دو مؤلفه «پویایی» و «معطوف ِ به هدف بودن» است؛ زیرا منتظرِ به جامعه ای میاندیشد که تمامی وعدههای انبیاء و اولیای الهی در آن به وقوع خواهد پیوست و از این روی تلاش میکند تا به میزان توانایی و درک مسئولیت خویش، در ساختن چنین جامعه ای سهیم باشد.
از سوی دیگر، او میداند که برای چه تلاش میکند؛ انگیزه ای آشکار، منطقی، معقول و قابل دفاع دارد؛ بنابراین تمامی تلاشهای او، معطوف به هدفی والا به نام «انتظار ِ ظهور» میشود و این هدفی معنادار و ارزشمند است.
در یک جمع بندی، آثار تربیتی انتظاری پویا و معطوف به هدف ، عبارتند از:
الف) به جریان افتادن نیروهای نهفته و استعدادهای بالقوه افراد جامعه، در پرتو دوران سخت انتظارو در یک جامعه منتظر؛
ب) پالایش درون و به مرحله خلوص رسیدن به جهت طولانی شدن دوران غیبت؛
ج) معنا یافتن زندگی در پرتو پویایی معطوف به هدف، با نگاه تطبیقی به زندگیِ بدون هدف و فرجام آن تهی شدن از درون و روزمره گی است؛
د) فراتر رفتن از مرز انسان متعادل و رسیدن به مرحله انسانِ متعالی.
و) از سطح و مرحله رنجهای حقیر مادی، رها شدن و به وادی رنجهای عظیم معنوی و دغدغههای بزرگ انسانی ، گام نهادن؛ همچون رنج انتظاری راستین و طولانی را بر دوش کشیدن و چشم به دروازههای روشن ظهور داشتن.
استقرار وحدت و هم بستگی
چنانچه، انتظار را به عنوان یک آرمان بنگریم، در جنبههای فردی و اجتماعی نیز دارای آثاری خواهد بود.
شاخصههای جامعه منتظر
جامعه منتظر باید بکوشد تا از استضعاف رهایی یابد زیرا استضعاف یکی از عوامل (غیبت) منجی و مصلح جهانی میباشد.
برطرف کردن استضعاف اجتماعی ما را به سمت جامعه مطلوب سوق میدهد.
در این جا ضروری است در رابطه با مفهوم استضعاف به طور خلاصه توضیحاتی را بیان نماییم.
با تفکر در آیه 5 سوره قصص این سؤال مطرح می شود که عبارت اَلذّین استُضعِفُوا فِی الاَرضِ به چه کسانی اطلاق می شود؟
و این طائفه ضعیف چه کسانی هستند که خداوند به آنها این چنین وعده می دهد؟
«وَ نُریدُ اَن نَمُنَ عَلَی الذَّینَ استُضعِفُوا فِی الاَرضِ وَ نَجعَلَهُم اَئِمَّةً وَ نَجعَلَهُم الوارِثین وَ نُمَکِّنَ لَهُم فِی الاَرضِ وَ نُرِیَ فِرعَونَ وَ هامانَ وَ جُنُودَهُما مِنهُم ما کانُوا یَحذَروُنَ»؛[4]
و ما اراده کردیم که به طائف? ضعیف در آن سرزمین منت گزارده و آنها را پیشوایان خلق قرار دهیم و وارث مُلک و جاه فرعونیان گردانیم. و در زمین به آنها قدرت و تمکین بخشیم و به چشم فرعون و هامان و لشکریانشان آنچه را که از آن اندیشناک و ترسان بودند بنمائیم.
مراد از استضعاف چیست؟
استضعاف اقتصادی
در بحث استضعاف اقتصادی سؤالات زیر مطرح میشود:
آیا ضعف اقتصادی دلیل به قدرت رسیدن آنان است؟
آیا ضعف اقتصادی مردم می تواند دلیلی برای به ارث بردن حاکمیت جهان از طرف آنها باشد.
که اگر چنین باشد ، این سؤال مطرح می شود که در جهان کنونی مردمان کدام کشور و قاره و...از استضعاف اقتصادی بیشتری دارند؟
آیا آنها حکومت جهانی را به دست خواهند گرفت و آیا خداوند آنان را به عنوان پیشوایان خلق و وارث ملک و جاه فرعونیان قرار خواهد داد.
این مسأله قابل تأمل است که این حکومت یک حکومت جهانی است و مختص یک قاره ، کشور و یک محدوده نمی باشد.
استضعاف فکری
استضعاف فکری (کسانی که استضعاف فکری دارند حق را از باطل نمی توانند تشخیص دهند و نمی توانند حتی امام خود را بشناسند و...)
در این جا این سوال مطرح است که مردم و گروهی که دارای ضعف فکری هستند آیا می توانند وارث حکومت جهانی باشند.
آیا حکومت جهانی که به دست افرادی با ضعف فکری قرار گیرد همان حکومت مطلوب اسلامی خواهد بود که ائمه و انبیاء همواره امید به برپایی آن داشته اند و چه بسا که تلاشهای بسیاری را در طی قرون گذشته انجام داده اند.
استضعاف اجتماعی
نظریه سوم استضعاف اجتماعی است که این نوع استضعاف مورد قبول قرآن می باشد.
در تشریح استضعاف اجتماعی می توان به نکات زیر به طور خلاصه اشاره کرد:
استضعاف اجتماعی به معنای تضعیف شدن موقعیت اجتماعی می باشد.
استضعاف اجتماعی در برابر اقتدار اجتماعی است.
نقش استضعاف و اقتدار در بحث مهدویت
استضعاف عامل (غیبت) آخرین امام
اقتدار عامل ظهور و تشکیل دولت مهدوی
استضعاف عامل «ناکامی اجتماعی» انبیاء و امامان
استضعاف، عامل هجرت؛ اقتدار، عامل تشکیل حکومت
توجه به این نکته ضروری است که استضعاف و اقتدار با ضعف و قدرت شخصی تفاوت دارد. (شاید کسی قدرت شخصی زیادی داشته باشد ولی در جامعه اقتدار نداشته باشد.)
تحقق حاکمیت، نیازمند اقتدار اجتماعی است.
بطور مثال حضرت علی(ع) قدرت شخصی بسیاری داشت بطوریکه در مدح و ستایش قدرت امیرالمؤمنین(ع) همین بس که او فاتح خیبر است.
ولی با توجه به قدرت شخصی زیاد، آن حضرت بدلیل ضعف اجتماعی یا به عبارتی حمایت نشدن از طرف اجتماع موفق به تشکیل حکومت نشدند.[5]
جامعه منتظر باید به گونه ای باشد که کشش و جوششی در درون انسان منتظر ایجاد نماید.
لازمه کشش درونى نسبت به مباحث مهدویت، تلطیف دل است. دل باید نسبت به پذیرش پیام مستعد شود. فخر رازى در تفسیر تلطیف ساختن دل مىگوید: «منظور از تلطیف دل آن است که درون را مستعد توجه به آن قبله کنى». باید بدانیم که با ترس و وحشت، درون مستعد پذیرش نمىشود. شرط پذیرش پیام تربیتى آن است که درون را با جمال و زیبایى، لطیف ساخته و همه عواطف را متوجه آن مقصود کنیم. هنگامى که جاذبه در درون انسان به وجود آمد، دیگر خود به دنبال پیامها و ارزشهاى مهدوى مىرود.
جامعه منتظر باید ابتدا بتواند مبلغانی را تربیت کند که انسانی مطیع و منتظر و برخوردار از ویژگىها و شرایط یک انسان منتظر باشند.زیرا کسى که مىخواهد مردم را به برقرارى ارتباط معنوى و عاشقانه با امام زمان(عج) دعوت کند، نخست خود باید این ارتباط را برقرار کرده باشد. به بیان دیگر، باید خود، یک شخصیت مهدوى باشد تا بتواند شخصیت مهدوى بپروراند. در این صورت است که مىتواند یک شخصیت تأثیرگذار در مخاطبان خود باشد.چرا که پیچیدگى امر تربیت و رساندن پیامهاى دینى در شرایط کنونى (کم حوصلگى انسانها، افزایش روشهاى اطلاع رسانى و تنوع آنها، اشتغالات ذهنى انسانها به مسائل پیرامون خود و...) مىطلبد نیروهایى که عهده دار ارسال پیامهاى دینى هستند بیش از گذشته به روشهاى اطلاع رسانى مجهز و به فنون و اصول تعلیم و تربیت، آشنا باشند.
جامعه منتظر میکوشد تا با استفاده از حس عاطفى، نگرشى مثبت نسبت به امام عصر(عج) پدید آورد. وقتى نگرش ایجاد شد، در پى آن حتماً تغییر رفتار خواهد بود؛ بهویژه در نوجوانان و جوانانى که در مرحله شکوفایى احساسات و شکلگیرى شخصیت هستند.
اگر این احساسات به سوى مهدویت هدایت شود و احساسات و عواطف پاک و معصومانه آنان متوجه وجود مقدس امام زمان(عج) گردد، مطمئنا مهمترین گام تربیتى برداشته شده است.
توجه به این نکته ضروری است که اعتقاد به وجود منجی و مصلح، میتواند عاملی بازدارنده از بسیاری از مشکلات فردی و اجتماعی و... باشد.
اعتیادهای بشر در عصر غیبت امام عصر(عج)
حضرت امیرالمؤمنین ، علی(ع) عادت را طبیعت دوّم انسان نام نهاده و فرمودهاند: العاده طبع ثانٍ. (شرح غرر الحکم:1/185)
عادت، طبیعت دوم (انسان) است.
این کلام کوتاه ، نکتههای بلندی از حقایق را در بردارد.
بنابر این روایت ، همان گونه که انسان به سوی خواستههای فطری و طبیعی خویش به راه می افتد، به سوی خواستههایی که به آنها خو گرفته و عادت نموده نیز حرکت می کند.
انسان باید از این قدرت بزرگ ، در راه صحیح و هدف ارزنده استفاده کند، و از آلوده ساختن خویش به عادتهای ناپسند و اشتباه ، خودداری نماید.
متأسفانه جامعه جهانی، بر اثر نداشتنِ رهبری صحیح و نبود قدرت هدایت کننده ای که بتواند اجتماع را به سوی فضیلتهای اخلاقی و صفات برجسته انسانی بسیج نماید، به عادتهای اشتباه فردی و اجتماعی گرفتار شده است.
اعتیادهای اجتماعی قدرتی بسیار بیشتر از اعتیادهای فردی دارند و آسان تر می توانند انسان را به سوی چیزی که اجتماع به آن خو گرفته است، بکشانند.
یکی از عادتهای شوم اجتماعی که جامع? ما را نیز به خود گرفتار نموده و در بند اسارت خویش کشیده است، سوختن و ساختن و خو گرفتن به وضع موجود و نیندیشیدن دربار? آینده ای حیاتبخش و نجات دهنده می باشد.
رسول خدا(ص) و اهل بیت(ع) با بیان مسأله "انتظار" و تشویق انسانها به سوی آن، مردم را به اشتباه بودنِ سوختن و ساختن آگاه نموده و با بیان این مسأله ، آنان را به امید و حرکت به سوی آیند? پربار فراخوانده اند.
نکته قابل تأمل این است ، که با گذشت سالیان سال از غیبت حضرت ولی عصر(عج) مردم جهان نتوانستند در خود و اطرافیانشان آمادگی لازم را برای پذیرش حکومت الهی ایجاد نمایند.
به عبارتی هنوز اکثریت جامعه ما به یک نوع اعتیاد اجتماعی که غفلت از مسأله ظهور امام عصر(عج) و تشکیل حکومت جهانی (الهی) می باشد، گرفتار است؛
این در حالی است که اگر کسی بتواند عادتهای اشتباه را کنار زده و خود را به خصلتهای ارزنده انسانی زینت دهد به بهترین مقامات عالی دست می یابد.
حضرت امیرالمؤمنین، علی(ع) می فرمایند: بغلبه العادات الوصول الی اشرف المقامات.[6]
رسیدن به ارزنده ترین مقامات، با غلبه بر عادت به دست می آید.
جامع? منتظر باید با ایجاد حالت انتظار و دعا برای ظهور منجی جهان حضرت بقیه الله ارواحنا له الفداء عادت دیرینه غفلت از تیرگیهای عصر غیبت را کنار بگذارد و به وسیله دعا از دل و جان خواهان فرا رسیدن حکومت عدل امام عصر صلوات الله علیه از خداوند باشد.
جامعه منتظر، جامعه ای است که در جهت گسترش عدالت پذیری قدم بر دارد.
با توجه به اینکه اکثریت حضرت بقیه ا... الاعظم(عج) جوان هستند در نتیجه تأکید بر موضوع جوان و جوانی و تکلیف جوانان منتظر در عصر غیبت از اهمیت ویژه ای برخوردار است.
از ابعاد تکلیف جوانان منتظر در عصر غیبت به موارد زیز میتوان اشاره کرد:
1. بعد دیندارى جوانان
از مهمترین ابعاد تکلیف و مقاومت در عصر غیبت و انتظار، مقاومت در بُعد دیندارى است. یعنى هر کس بکوشد تا دین خود را در اعتقاد و عمل حفظ کند، مبانى اعتقادى و عقیدتى خویش را با تفکر و تامل و کسب آگاهیهاى سودمند و شناختهاى صحیح استوار سازد و به اعمال تکلیفى دین عمل نماید تا خویش را به عنوان فردى مؤمن و صدیق نگاه دارد و در جامعه به عنوان یک انسان متدین متعهد، حضور داشته باشد.[7]
در زمان حاضر که دشمنان اسلام تلاش مى کنند تابا سست کردن مبانى اعتقادى جوانان و ایجاد شبهه در ذهن جوانان، پایههاى اعتقادى و دینى آنها را متزلزل کنند حفظ دین و روحیه دیندارى از نخستین وظایف جوانان در عصر غیبت به شمار مى رود.
به عبارت دیگر، یکى از ابعاد عظیم تکلیف حساس و بزرگ جوانان در عصر غیبت و انتظار، حفظ دین و نگهبانى مرزهاى عقیدتى و حراست از باورهاى مقدس است.
در زمان غیبت امام مهدی(عج) ممکن است شبهههایى در ذهن بیاید یا عواملى به سست کردن پایههاى اعتقادى جوانان برخیزند که باید در برابر این شبهات مقاومت کرد.
در این راستا جوانان مى توانند با مطالعه کتابهاى دینى، شرکت در مجالس مذهبى و آشنایى بیشتر با مفاهیم اسلامى و پژوهش و شناسایى ارزشهاى اصیل اسلامى، دین خود را در برابر هجوم دشمنان دین حفظ نمایند. از سنگین ترین رسالت جوانان مومن در حفظ دین اینست که به اهل بیت(ع) و سیره آنها تمسک جویند و با مطالع? دقیق و بررسی منطقی و عاقلانه به حقیقت دست یابند، تا از لغزشهاى دینى و اعتقادى در امان باشند.
در احادیث و تعالیم ائمه(ع) تاکید شده است بر اینکه در عصر غیبت راه امامان را بپیمایند و از تعالیم و احکام آنهاپیروى کنند، به تولاى آنان چنگ زنند و از دشمنان و مخالفان آنان و قرار گرفتن در خط مخالفان آنها تبری جویند.
جوانان مومن و منتظر در عصر غیبت باسر مشق قرار دادن و الگو گرفتن از تعالیم انبیاء مى توانند بعد دیندارى و دین آموزى خویش را تقویت و اعتلاء بخشند و شناخت و بصیرت خود را در زمینههاى مختلف عقیدتى سیاسى اجتماعى و فرهنگى افزایش دهند و این خود گامى است در اصلاح و پیشبرد اهداف عالیه جامعه اسلامى و مبارزه با تهاجم فرهنگى تبلیغى بیگانگان.
2ـ بعد پارسایى
دوران جوانى مرحله اى است که انسان بیشتر در معرض لغزشها و انحرافات اخلاقى قرار دارد و در واقع احساس بر عقل چیره مى گردد و چه بسا انسان به همین خاطر از انجام عمل صالح غافل بماند. از حساس ترین دوران زندگى انسان، دوران جوانى است که مراقبت از خود در این مرحله از عمر بسیار مهم و حائز اهمیت فراوان است.
پیشه کردن تقوى الهى، تدین و پارسایى در این دوره از زندگى (دوران جوانى) از برجستگى خاصى برخوردار مى باشد و شاید کمى مشکل باشد ولى با تمرین و ممارست مى توان این بعد را تقویت نمود.[8]
داشتن این بعد از ابعاد تکلیف در عصر انتظار از سوى جوانان مهم و قابل توجه است.چرا که در جوانى پاک بودن شیوه پیغمبرى است.
جامعه منتظر جامعه ای است که میکوشد هر گونه مهدی ستیزی و تصویر نادرست از فرهنگ مهدویت را از اذهان مردم پاک کند و با ارائه تصویری درستی از مفهوم انتظار و فرج جامعه را به سمت کمال مطلوب رهنمون سازد.
همچنین جامع? منتظر، باید بکوشد تا ارائ? صحیحی از منجی عالم بشریت داشته باشد.
معیارها و شاخصهای مدیران و کارگزاران جامعه منتظر:
1. بینش عمیق نسبت به حق تعالی و اطاعت او
2. معرفت، محبت و اطاعت امام(ع)
3. فنا در امام و آرمانهای او
4. سجایای اخلاقی
سیره امام
یشیر بالتقی و یعمل بالهدی؛ [ امام صادق(ع): غیبت نعمانی، ج 52، ص 269.]
تقوا را پیشه خود میسازد (دعوت به تقوا میکند) و با بصیرت و هدایت، گام بر میدارد.
اگر سیرة امام چنین است، پس یاران او باید این چنین باشند.
سیره یاران
... وانتخبت لذلک الوقت عباداً امتحنتُ قلوبهم لِلایمان وحشوتُها بالورع و الاخلاص والیقین و التقوی والخشوع والصدق و الحلم و الصبر والوقار والتقی والزهد...؛ ( بحارالانوار، ج 52، ص 384) ، (سید بن طاووس به نقل از صحف ادریس) .]
... و برای این زمان (ظهور) بندگانی را برگزیدم که دلهاشان را به ایمان آزمودم و آنان را از ورع، اخلاص، یقین، پارسایی، خشوع، راستی، صبر، شکیبایی و وقار، پرهیز و زهد، سرشار کردم.
امام صادق(ع) میفرماید: من سرّه أن یکون من اصحاب القائم فلینتظر ولیعمل بالورع و محاسن الاخلاق و هو منتظر[9]
هر کس میخواهد از یاوران حضرت قائم باشد، باید انتظار کشد، و در همین حال، خود را به تقوا و سجایای اخلاقی بیاراید.
5. سادهزیست و مردمی
6.عدالتخواهی
7. جهادگری و شهادتطلبی
8. شجاعت
9. قاطعیت
10. ادای حقوق امام(ع)
11. عشق به مردم و مستضعفان
12. اهل تهجد و نماز شب
13. اعتقاد راسخ به فرهنگ مهدویت و زمینهسازی برای ظهور
14ـ برخاسته از متن مردم و مستضعفان
15. پیروی از ولی فقیه
16. عشق به قرآن و تفسیر
17. جوانگرایی
18. سختکوشی
19. فروتنی و خشوع در برابر مؤمنان و گردن فرازی در مقابل کافران
توصیه ای به دستگاههای تبلیغاتی کشور
از هنر در جهت بیداری اجتماعی، رواج فرهنگ ناب محمدی(ص) در داخل و خارج کشور بهره گیری لازم بعمل آورید و سرمایه گذاری فکری و اعتباری در این زمینه انجام دهید.
در پی راهکارهای مبارزه با رواج افکار ضد دینی و شیطان پرستی در سطح جامعه بر آئید.
با بسنده نکردن به بعد احساسی و عاطفی موضوع مهدویت و انتظار از طریق بهره گیری از منابع متقن و مستدل به شناساندن معارف مهدوی به گسترش فرهنگ مهدویت در سطح جامعه اقدام نمائید
از فضای معنوی که درمجالس و محافل و در ایام ا... فراهم میشود در جهت گسترش فرهنگ مهدوی بهره بگیری.
یکی از ویژگىهاى انسان منتظر، دیندارى است. پیرو واقعى و صدّیق حضرت ولى عصر (عجلّ اللّه تعالى فرجه) کسى است که رفتار و مکتب آن جناب را الگوى عملى خود قرار دهد. پس با مواظبت بیشتر از دین به اصلاح اعمال خود بپرداز، و از هر گونه سستى وانحراف... دورى کنید.
اگر کسی با پرهیز از گناهان و رعایت ترس از خدا ، بتواند ملکه ى عدالت را در وجود خود پرورش بدهد مىتواند در عصر ظهور که عصر استقرار عدل ناب است، خود را با شرایط تازه تمدن توحیدى مهدوى هماهنگ کند؛ پس انسانِ منتظرِ حکومتِ على وارِ مهدى... علاوه بر تدیُّن و تقوى، باید پارسا باشد، و تو نیز باید خود را آن گونه که پیشوایمان دوست دارد، بسازی تا به او و یاران او شباهت بیشتری پیدا کنید.
یکى از ابعاد مهم، در فلسفه عالى تشیع، تولى و تبرى است.پس با متابعت عاشقانه از حق و رهبر و مخالفت خصمانه با ناحق و رهبر ناحق در زمره رهروان راه سرخ تشیع پایدار علوی قرار بگیرید.
رضا و خشنودى یوسف زهرا(عج) در این است که «معروف» عملى شود، و «منکر» ترک گردد. تا نه تنها دیگران جرأت به گناه و ترک واجبات پیدا نکنند بلکه برکت و روزی هم زیاد شده و بلا از مؤمنان دور شود ، پس تو ای انسان منتظر، نباید در این مورد بى تفاوت باشید.
منتظر باید داراى اخلاق اسلامى باشد، و جامعه منتظر باید مظهر اخلاق اسلامى باشد... پس بیا و با رفتار انسانى خود مایه زینت و افتخارائمه طاهرین باش، نه مایه ننگ آنان.
منتظر همیشه باید آمادگى نظامى... داشته باشد، تا به هنگام طلوع طلایع حق، به صف پیکارگران رکاب حضرت مهدى(عج) بپیوندد، پس سعی بر این داشته باش که هر چه سریعتر با یادگیری فنون مربوطه آمادگی لازم را کسب نمایید.
منتظران ظهور دولت حق که در انتظار حکومت عدل جهانى به سر مىبرند، باید پیوسته، نمونه عدل و عدلطلبى باشند.پس به پا خیز، و ابرقدرتان و نیروهاى آنان را از میان بردارید.
تعلّم و یادگیرى به منزله مقدّمه نصرت و یارى آن حضرت است، پس با افزایش سطح علمی خودت مقدمه ظهور آقا را فراهم سازید.
منتظر، نمىتواند به نام «صبر»، از حالت حضور تکلیفى انتظار، به حالت ضد انتظار در آید. پس همچنان برای ظهور مولایت صبور باش چون عجله تو باعث می شود که برخى از مردم که به حکمت غیبت و انتظار و اسرار الهى توجه ندارند، دچار ناامیدى بشوند.
آگاهى و روشن بینى همراهان مهدى(عج) سبب مىشود که آنان اسیر تندباد ترفند، شایعه و تهدید نشوند، وبا بصیرت، صراط مستقیم را طی کنند پس شایسته است همواره باآگاهی و بصیرت در این مسیر قدم بردارید.
آن دسته که امام غایب ناظر بر کردارها را باور دارند، نباید منحرف و غرق در فساد و ستم باشند، چرا که این خلاف منطق «انتظار مصلح» است. پس بیایید و پیش از ظهور مهدى(عج) نیز به او اقتدا نمایید و به عدل و درستی پایبند باشید.
خداوند فرموده «اِنْ تَنْصُرُوا الله یَنْصُرْکُمْ» پس برای یاری حضرت ولی عصر(عج) در امر دین الهی با مال، جان، گفتار و عمل خودت وسیله هدایت دیگران را فراهم بسازید.
مردم مؤمن هرگز و در هیچ شرایطى امید خویش را از دست نمىدهند و تسلیم یأس و ناامیدى و بیهوده گرایى نمىشوند پس بر طبق اصل حرمت «یأس از روح الله» برای ظهور مولایتان همچنان امیدوار باشید.
و در یک کلام، بسیجی باشید.چرا که مکتب تشیع در عصر انتظار، پیروانى مىخواهد همیشه آماده، و همواره در سنگر.آماده از نظر قدرتهاى ایمانى و روحى، نیروهاى بدنى و سلاحى، مرینهاى عملى و نظامى، پرورشهاى اخلاقى و اجتماعى، و سازماندهىهاى سیاسى و مرامى.... و همواره در سنگر باشید، در سنگر مبارزه با تمایلات نفسانى، با سستیهاى تکلیفى و بدانید که این سنگر با مبارزه با ذلت پذیرى و استعمارزدگى، مبارزه با ستم و تبعیض و استثمار و انحراف حفظ خواهد شد تا انشاء الله آن را به مهدی موعود(عج) تحویل دهیم و همانطور که در روایات آمده «و أکثروا الدّعا بتعجیل الفرج فإنّ ذلک فرجکم». در همه اوقات شب و روز و در همه مجالس و در همه حالات و خصوصاً بعد از نمازها و مواقع استجابت دعا این مهم را در نظر داشته باش و بدان فایده دعا براى تعجیل فرج ، فرج کلّى و عمومى مؤمنین است.
کلام را با چند فراز از «دعاى عهد» به پایان مىبریم
بارخدایا! ما را از یاوران و کمک کنندگان و مدافعان وى قرار ده؛
آنانى که :
از پى انجام مقاصدش شتافته،
اوامرش را امتثال کرده،
به حمایت او برخواسته
و به سوى ارادهاش مشتاقانه سبقت مىگیرند.
و در حضور حضرتش به درجه رفیع شهادت مىرسند.
* پروردگارا! اگر میان من و او ، مرگ جدائى افکند، پس مرا از قبر برانگیز؛
در حالى که کفنم را ازار خود کرده و شمشیرم را از نیام برکشیده و لبیک گویان دعوتش را،
که اطاعتش بر تمام مردم شهر و دیار عالم لازم است ، اجابت کنم.
* اى خدا!
آن طلعت بلند بالا و چهره زیبا را به من بنما، و او را از پرده غیبت پدیدار کن،
پی نوشت ها
[1]. جامعه سازی قرآنی، محمدرضا حکیمی، انتشارات دلیل ما، ص32.
[2]. بحارالانوار، ج 52، ص122، ح4.
[3]. معرفت امام زمان و تکلیف منتظران، ابراهیم شفیعی سروستانی، ص121.
[4]. سوره قصص، آیه 5 ـ 6.
[5]. خلاصهای از سخنرانی استاد پسندیده در یکی از سلسه نشستهای فرهنگ مهدوی.
[6]. شرح غررالحکم:3/229.
[7]. حکیمى، محمد رضا. خورشید مغرب، دفتر نشر فرهنگ اسلامى 1364، ص 239-268.
[8]. مجله صبح، مهر 75، شماره 62، ص 9.
[9]. غیبت نعمانی، ص 200؛ بحارالانوار، ج 52، ص 140.
[ شنبه 89/7/24 ] [ 11:59 عصر ] [ حمید گلزار ]